- » فروردین 1392 (1)
- » اسفند 1391 (2)
- » مرداد 1391 (1)
- » تیر 1391 (1)
- » خرداد 1391 (1)
- » بهمن 1390 (1)
- » آذر 1390 (2)
- » تیر 1390 (1)
- » فروردین 1390 (2)
- » اسفند 1389 (12)
- » دی 1389 (3)
- » آبان 1389 (2)
- » مهر 1389 (12)
- » شهریور 1389 (3)
- » اردیبهشت 1389 (3)
- » فروردین 1389 (6)
- » بهمن 1388 (1)
- » دی 1388 (2)
- » آبان 1388 (2)
- » شهریور 1388 (1)
- » خرداد 1388 (1)
- » اردیبهشت 1388 (12)
- » فروردین 1388 (6)
- » اسفند 1387 (7)
- » بهمن 1387 (3)
- » دی 1387 (1)
- » آذر 1387 (5)
- » آبان 1387 (8)
- » مهر 1387 (16)
- » شهریور 1387 (6)
- » فروردین 1387 (2)
- » اسفند 1386 (4)
دختری کنجکاو و عشق
به نام خدا
دختری کنجکاو میپرسید:
ایها الناس عشق یعنی چه؟
دختری گفت: اولش رویا
آخرش بازی است و بازیچه
مادرش گفت: عشق یعنی رنج
پینه و زخم و تاول کف دست
پدرش گفت: بچه ساکت باش
بی ادب! این به تو نیامده است
رهروی گفت: کوچه ای بن بست
سالکی گفت: راه پر خم و پیچ
در کلاس سخن معلم گفت:
عین و شین است و قاف، دیگر هیچ
دلبری گفت: شوخی لوسی است
تاجری گفت: عشق کیلو چند؟
مفلسی گفت: عشق پر کردن
شکم خالی زن و فرزند
شاعری گفت: یک کمی احساس
مثل احساس گل به پروانه
عاشقی گفت: خانمان سوز است
بار سنگین عشق بر شانه
شیخ گفتا:گناه بی بخشش
واعظی گفت: واژه بی معناست
زاهدی گفت: طوق شیطان است
محتسب گفت: منکر عظما ست
قاضی شهر عشق را فرمود
حد هشتاد تازیانه به پشت
جاهلی گفت: عشق را عشق است
پهلوان گفت: جنگ آهن و مشت
رهگذر گفت: طبل تو خالی است
یعنی آهنگ آن ز دور خوش است
دیگری گفت: از آن بپرهیزید
یعنی از دور کن بر آتش دست
چون که بالا گرفت بحث و جدل
توی آن قیل و قال من دیدم
طفل معصوم با خودش می گفت:
من فقط یک سوال پرسیدم!