داستانی از دکتر شریعتی

دکتر شریعتی :«کلاس پنجم که بودم پسر درشت هیکلی در ته کلاس ما می نشست که برای من مظهر تمام چیزهای چندش آور بود ،آن هم به سه دلیل ؛اول آنکه کچل بود، دوم اینکه سیگار می کشید و سوم - که از همه تهوع آور بود- اینکه در آن سن و سال، زن داشت!... چند سالی گذشت یک روز که با همسرم از خیابان می گذشتیم ،آن پسر قوی هیکل ته کلاس را دیدم در حالیکه زن داشتم ،سیگار می کشیدم و کچل شده بودم و تازه فهمیدم که خیلی اوقات آدم از آن دسته چیزهای بد دیگران ابراز انزجار می کند که در خودش وجود دارد».

سوره قدر به نه زبان

 

سوره قدر به نه زبان


عربی Arabic
بِسْمِ اللهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ  
إِنَّا أَنزَلْنَاهُ فِی لَیْلَةِ الْقَدْرِ {1}
وَمَا أَدْرَاکَ مَا لَیْلَةُ الْقَدْرِ {2}
لَیْلَةُ الْقَدْرِ خَیْرٌ مِّنْ أَلْفِ شَهْرٍ {3}
تَنَزَّلُ الْمَلَائِکَةُ وَالرُّوحُ فِیهَا بِإِذْنِ رَبِّهِم مِّن کُلِّ أَمْرٍ {4}
سَلَامٌ هِیَ حَتَّى مَطْلَعِ الْفَجْرِ {5}
***


فارسی Farsi
به نام خداوند بخشنده مهربان
ما آن ( قرآن) را در شب قدر نازل کردیم! (1)
و تو چه مى‏دانى شب قدر چیست؟! (2)
شب قدر بهتر از هزار ماه است! (3)
فرشتگان و «روح‏» در آن شب به اذن پروردگارشان براى (تقدیر) هر کارى نازل مى‏شوند. (4)
شبى است سرشار از سلامت (و برکت و رحمت) تا طلوع سپیده! (5)
***


انگلیسی English
Fate - Al-Qadr
In the name of Allah, the Beneficent, the Merciful.
Surely We revealed it on the grand night.
And what will make you comprehend what the grand night
The grand night is better than a thousand months.
The angels and Gibreel descend in it by the permission of their Lord for every affair,
Peace! it is till the break of the morning.


***

لاتین Latin
KADİR
Bismillahirrahmanir rahim
Unna enzelnahü fiy leyletilkadr
Ve ma edrake ma leyletülkadr
Leyletülkadri hayrün min elfi şehr
Tenezzelülmelaiketü verruhu fiyha biizni rabbihim min külli emr
Selamün hiye hatta matle'ılfecr
***
فرانسوی French
La Destinée (Al-Qadr)
Au nom d'Allah, le Tout Miséricordieux, le Très Miséricordieux.
Nous l'avons certes, fait descendre (le Coran) pendant la nuit d'Al-Qadr.
Et qui te dira ce qu'est la nuit d'Al-Qadr?
La nuit d'Al-Qadr est meilleure que mille mois.
Durant celle-ci descendent les Anges ainsi que l'Esprit, par permission de leur Seigneur pour tout ordre.
Elle est paix et salut jusqu'à l'apparition de l'aube.
***
آلمانی German
AL-QADR
Im Namen Allahs, des Gnädigen, des Barmherzigen
Wahrlich, Wir sandten ihn (den Qur-an) hernieder in der Nacht Al-Qadr.
Und was lehrt dich wissen, was die Nacht Al-Qadr ist?
Die Nacht Al-Qadr ist besser als tausend Monde.
In ihr steigen die Engel herab und der Geist nach dem Gebot ihres Herrn - mit jeder Sache.
Friede währt bis zum Anbruch der Morgenröte.


***

اسپانیایی Spanish
El Destino (Al Cadr)
¡En el nombre de Alá, el Compasivo, el Misericordioso!
Lo hemos revelado en la noche del Destino.
Y ؟cَmo sabrلs qué es la noche del Destino?
La noche del Destino vale mلs de mil meses.
Los لngeles y el Espیritu descienden en ella, con permiso de su Seٌor, para fijarlo todo.
،Es una noche de paz, hasta el rayar del alba!


***

ایتالیایی Italian
Al-Qadr (II Destino)
In nome di Allah , il Compassionevole, il Misericordioso
Invero lo abbiamo fatto scendere nella Notte del Destino .
E chi potrà farti comprendere cos'é la Notte del Destino?
La NoNotte del Destino è migliore di mille mesi.
In essa discendono gli angeli e lo Spirito , con il permesso del loro Signore, per [fissare] ogni decreto .
E' pace, fino al levarsi dell'alba.


***

روسی Russian
MOГУЩECTBO
Xвaлa - Aллaxy, Гocпoдy миpoв,
Пoиcтинe, Mы ниcпocлaли eгo в нoчь мoгyщecтвa!
A чтo дacт тeбe знaть, чтo тaкoe нoчь мoгyщecтвa?
Hoчь мoгyщecтвa лyчшe тыcячи мecяцeв.
Hиcxoдят aнгeлы и дyx в нee c дoзвoлeния Гocпoдa иx для вcякиx пoвeлeний.
Oнa - миp дo вocxoдa зapи

شهادت حضرت علی علیه السلام تسلیت باد

 

امشب سر مهربان نخلی خم شد

در کیسه نان  به جای خرما غم شد

در خانه ی دور بیوه ای شیون کرد

همبازی کودک یتیمی گم شد

ازدواج شگفت انگیز یک دانشجو با مادر دوستش

داستان واقعی جوان دانشجویی که با مادر همکلاسی خود ازدواج کرده است. به گزارش پایگاه اطلاع رسانی پلیس، روزی که دانشگاه قبول شدم فکر می کردم تمام مشکلات زندگی ا م حل شده است و خیلی خوشحال از شهرستان راهی مشهد شدم تا در دانشگاه درس بخوانم . من که با ورود به شهری بزرگ احساس غربت می کردم در همان روز های اول ترم، با یکی از هم کلاسیهایم صمیمی شدم وکم کم دوستی ما باعث شد تا پا به خانه آنها بگذارم که ای کاش پاهایم قلم می شدند و هیچ وقت به آن جا نمی رفتم! پسر جوان در حالی که اشک می ریخت به کارشناس اجتماعی کلانتری میدان جهاد مشهد گفت: « پیام» چهار خواهر و برادر دارد و چند سال قبل پدرش را از دست داده بود .من از همان لحظه اول که وارد منزل آنها شدم متوجه رفتار عجیب و غریب و محبت بی حدو اندازه مادر وی شدم اما فکر نمی کردم در چه تله ای افتاده باشم! چون مادر دوستم از نظر سنی جای مادر خودم بود. مدتی گذشت و وابستگی خانواده پیام به من خیلی زیاد شد تا جایی که اگر یک روز به خانه شان نمی رفتم مادرش تماس می گرفت و حالم را می پرسید. او بالاخره یک روز با مکر و حیله مرا که پسری 22 ساله هستم را در حلقه هوس های شیطانی گرفتار کرد و گفت : می توانیم با هم از دواج موقت کنیم !با شنیدن این حرف از زنی که مادر دوستم بود ناراحت شدم می خواستم گوشی را قطع کنم که او مرا خام کرد و با وعده و وعید سرم را کلاه گذاشت . چند ماه از این ازدواج موقت گذشت و او که با محبت های خودش مرا گول زده بود گفت باید با هم ازدواج دائم کنیم . دیگر نمی فهمیدم چکار می کنم و چه بلایی قرار است به سرم بیاید لذا دست زنی که 21 سال از من بزرگتر است را گرفتم و با هم به محضر رفتیم و او را با مهریه 1000 سکه طلا به عقددائم خودم درآوردم. اما چشمتان روز بد نبیند چون از فردای آن روز مشکلات من شروع شد و همسرم سر ناسازگاری گذاشت . از طرفی مادر و پدرم از شهرستان مدام تماس می گرفتند و می گفتند دختر یکی از اقوام را می خواهیم به عقد تو در بیاوریم زودتر بیا و شناسنامه ات را هم بیاور. الان من و همسرم با هم درگیر هستیم و جالب این جاست که دوستم پیام نیز که حالا پسر خوانده ام شده است نسبت به این ماجرا و اختلافات ما هیچ گونه حساسیت و عکس العملی نشان نمی دهد . شاید باور نکنید من دو سه بار از دست این زن کتک مفصلی خورده ام . او شناسنامه ام را گرفته است و می گوید با پدر و مادرت تماس بگیر تا بیایند و عروس شان را ببینند و مهریه ام را نیز با خود بیاورند چون باید مرا طلاق بدهی! تازه می فهمم این حیله برای نقد کردن مهریه ای سنگینی است که طوق آن را بگردن نهاده ام. امروز به کلانتری آمده ام تا راهنمایی بگیرم ضمن این که از آبرویم خیلی می ترسم و نمی دانم جواب پدر و مادرم که این قدر برایم زحمت کشیده اند و با هزار امید و آرزو مرا به دانشگاه فرستاده اند را چه بدهم و چه طور توی چشمان شان نگاه کنم. در ارتباط با این پرونده نظر علیرضا حمیدی فر، کارشناس ارشد روان شناسی را جویا شدیم وی معتقد است در بروزاین مشکل، پسر دانشجو به خاطر ضعف درقدرت « نه» گفتن، ناآگاهی از مهارت های اجتماعی و بین فردی و تشخیص موقعیت ها، عقده های ناگشوده دوران نوجوانی و عدم گذار موفقیت آمیز از بحران های دوران نوجوانی که پیش نیاز موفقیت در دوران جوانی( همسر گزینی) می باشد و همسر وی نیز به دلایلی مانند جبران شکست ها و ناکامی های قبلی که باعث ترغیب وی به ازدواج شده است نقش دارند . وی توصیه کرد افراد و به ویژه جوانان بایستی مولفه های مهارت ابراز وجود که برخی از آنها عبارتست از جلوگیری از پایمال شدن حقوق خود و رد تقاضا های نامعقول دیگران، برخورد درست و موثر با واقعیت ها، حفظ اعتماد به نفس و انتخاب آزادانه، مواضع خود را بیاموزند وآنها را در زندگی به کار بندند تا شاهد این گونه موارد نباشیم!

داور جوانمرد

 مسابقه فوتبال پارا المپیک پکن و مسابقه بین تیم های ایران و ایرلند بود و وقتی بند کفش یکی از بازیکن های ایرانی باز شد و داور میدونست که بازیکن قادر به بستن بند کفشش نیست بازی متوقف شد و داور خودش زانو زد و بند کفش رو بست .